محیا جون و تینا جون
اینجا کرج خونه خاله جونی مامانه..24 اردیبهشت 94 جشن عقد دختر عمو مامان بود که رفته بودیم کرج....از عروسی که هیچی نفهمیدم چون شما با این وروجکا که عکس اون یکی شیطونو ندارمتالارو گذاشته بودین رو سرتون و بدو بدو میکردین و منم فقط چشمم به تو بود که نیفتی...اینم تنها عکسی بود که تونستم تو جشن ازت بگیرم اونم مشغول خوردن خیار بودی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی