محیا جونیمحیا جونی، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 29 روز سن داره

محیا نازنازی

و امااااا تولد سه سالگی

كنار تو انگار جهان منو رعايت ميكنه...براى آرامش همين حضور كفايت ميكنه...حضور تو مسبب نفيس ترين خاطره هاس...روزى كه بى تو سر بشه براى من بى محتواس...دختر نازنینم تولد سه سالگيت مبارك...تو براى من قشنگترين هديه ى خدايى این سه سال به سرعت برق و باد گذشت و تو چه زود بزرگ شدی..محیای عزیزم..دختر قشنگم،خوشبختی و سلامتی آرزوی من برای توست..   ...
19 بهمن 1394

ما اومدیم

سلام دوست جونیا....امیدوارم حال همگی خوب باشه...چند وقتیه تنبل شدمو ب وبلاگ نمیام ولی تصمیم کبری گرفتم ک تنبلیو کنار بذارم تو این چند ماه اتفاقات خوبو بدی واسمون پیش اومد..از خوبش شروع کنم...اردیبهشت 94 جشن عقد دختر عموی مامان بود ک رفتیم کرج و حسابی رقصیدیو قر دادی....تو مرداد سربازی دایی جون تموم شد(20 مرداد94) و یه نفس راحتی کشید دایی...وتفریحاتی بود ک میرفتیم..مثلا رفتیم امامزاده عبدااله شهر آمل ک خوش گذشت تاریخش یادم نیست ولی تو خرداد ماه بود.... اما بدش...آخرای شهریور مادر بزرگ بابایی فوت کرد...خدا رحمتش کنه... واتفاق بد دیگه ام این بود...یکی از شبای تابستون رفتیم شامو کنار دریا بخوریم همه چیز خوب بود تا اینکه موقع ا...
18 آبان 1394