ترک شیر
سلام به دوستای خوشگل و نازم..ایشالا حال همتون خوب باشه.
اول از همه تولد آریا جونم مبارکهالهی سالم و سلامت در کنار مامان و بابابی مهربونش زندگیه شادی داشته باشن...بعدشم تولد مامانیمو با کلی تاخیر از طرف خودمو بابایی بهش تبریک میگم.مامان جونم تولدت مبارکمامان قربونت بشه عزیزم
امروز 19 بهمن 1393 هست و محیا جونم 22روزه که دیگه شیر نمیخوره....هوراااااااااااااا
مهمترین مسئله ای که براحتی به خیر گذشت...تو تاریخ 27 دیماه 93 یعنی دو هفته بعد تولدش بود که تصمیم گرفتم محیارو از شیر بگیرم..اولش قرار بود تا عید شیر بخوره ولی از اونجایی که همه چیز محیا شده بود جی جی منو مجبور کرد که زودتر این کارو انجام بدم..بالاخره بعدازظهر 27 پوست پرتقالو روی جی جی فشار دادمو وقتی محیا جونم جی جی رو خورد دهانش تلخ شد و از من دور شد...الهی قربونش برم وقتی جی جیش تلخ شد بلند شد گفت مامانی جی جی اه اهچون روز اول هردوتا تلخ شده بود موقع خواب بیقرار بود و نمیتونست بخوابه...وای حس بدی داشتم..کلی گریه کردم وقتی دیدم بچم نمیتونه بخوابه ناچار شدم یه جی جی رو بهش بدم و خورد و خوابید.الهی قربونت برم مامان..اون یکی جی جی رو هم بعد یک هفته با پوست پرتقال ترک دادم..ولی واسه جفتمون خیلی سخت بود محیا بر حسب عادتش و من بر حسب مادر بودن
با همه این حرفا خدارو شکر که محیا تونست این مرحله از زندگیشو پشت سر بذاره....آفرین به تو دختر نازم...خیلی دوست دارم