13 بدر
اینم از 13 فروردین که اون روزم هوا بارونی بود و ما برخلاف سالهای قبل که همیشه ناهار13 بیرون بودیم.. امسال خونه خودمون موندیم و بعد ناهار رفتیم خونه بابا هادی(بابای من..که محیا صداش میکنه بابا هادی) و با اونا رفتیم بیرون هم دایی رضا امسال نبود و هم هوا سرد بود..فقط چایی و تنقلاتو خوردیم و با ماشین دور زدیم
اینجام محیا جونم موهاشو کوتاه کرده البته با کلی گریه.. ولی به گریه کردنش مییرزید چون حوشگل شده نازنینم..الهی قربون ژستات برم عزییییییزززززم
اینجا محیا داره میگه.. اوکی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی